پخش زنده
امروز: -
تکيه برجاي بزرگان نتوان زد به گزاف
وليعهد عربستان با نشخوار ديکته هاي امريکا عليه ايران به عنوان پيش درآمدي براي رفتن به واشنگتن و نزديکي با رژيم صهيونيستي، نمي تواند بر نالايقي اش در اداره امور سرپوش بگذارد.
اواخر هفته گذشته محمد بن سلمان وليعهد عربستان در گفتگو با شبکه خبري سي بي اس مجددا ادعاهايي را عليه ايران تکرار کرد که بخشي از آن روز پنجشنبه منتشر شد. وی در اين مصاحبه گفت: اگر ایران بمب اتمی بسازد ما هم خواهیم ساخت.
بن سلمان در ادامه هم ادعا کرد ايران رقيبي براي عربستان سعودي نيست، ارتش ايران بين پنج ارتش برتر جهان اسلام نيست. اقتصاد عربستان بزرگتر از اقتصاد ايران است و ايران فاصله زيادي دارد تا به سطح ما برسد.
وليعهد عربستان اين ادعاها را در حالي مطرح کرد که نخست انتظار میرود از 19 تا 22 مارس (28 اسفند تا دوم فرودین) به آمریکا برود. از سويي اين سخنان در شرايطي مطرح شده است که دونالد ترامپ رئيس جمهور امريکا، رکس تيلرسون وزير امور خارجه کابينه اش را برکنار و مايک پمپئو رئيس سيا را که مواضع ضد ايراني و ضد برجامي دارد جايگزين وي کرده است. از اين منظر به نظر مي رسد اين گزافه گويي هاي وليعهد عربستان چيزي جز نشخوار ديکته امريکايي ها نيست که بر زبان رانده است تا در ازاي اين خوش خدمتي در سفر به امريکا از او استقبال شود. دوم اينکه وليعهد عربستان در سخنان ضد ايراني خود از واژگاني عليه مقام هاي کشورمان استفاده کرده است که دقيقا مقام هاي رژيم صهيونيستي از آن واژگان براي مظلوم نمايي و سرپوش گذاشتن بر توسعه طلبي وجناياتشان بهره مي برند. هم زمان گزارش هايي منتشر شده است که هند براي اولين بار اجازه يافته است که هواپيماهايش از آسمان عربستان به مقصد تل آويو استفاده نمايند که اين به معني علني شدن گام به گام نزديکي سعودي ها به رژيم صهيونيستي است. بنابر اين چنين ادعاهايي عليه ايران در راستاي توجيه نزديکي به اسراييل است.
سوم اينکه وليعهد عربستان ادعاهاي تحريک آميزي در باره قدرت عربستان و ضعف نيروي نظامي ايران مطرح کرد که با هيچ يک از واقعيت هاسازگاري ندارد و البته جمهوري اسلامي با درک صحيح توان سياسي و نظامي اين کشور، لازم نمي بيند که پاسخگوي اين توهمات باشد. اگر عربستان قدرتمند است چرا سه سال است با وجود حمايت قدرت هاي جهاني چون امريکا وانگليس وفرانسه و دهها کشور عربي و غربي وافريقايي هنوز در يمن دست و پا مي زند و اکنون براي نجات از اين باتلاق به التماس و دريوزه گي افتاده است؟ اگر عربستان قدرتمند است چرا با وجود گسيل دهها گروه تروريستي به سوريه و حمايت مالي وتسليحاتي و همراهي با امريکا و دهها کشور ديگر نتوانست دولت بشار اسد را ساقط نمايد و در آخر هم مقام هاي اين کشور بارها اعلام کردند که اين ايران بود که نگذاشت چنين اتفاق بيفتد.
اگر عربستان قوي است چرا وليعهد عربستان براي جلب حمايت از سعودي ها، به دريوزه گي افتاده است و با باج 500 ميليارد دلاري به امريکا، 100 ميليارد دلاري به انگليس و دهها ميليارد دلاري به فرانسه و المان به دنبال وارد کردن امنيت است؟
و اگر در نگاه وليعهد عربستان ايران کشوري ضعيف است چرا پنج عضو شوراي امنيت سازمان ملل بعلاوه المان نزديک به ده سال سعي کردند ايران به توافق هسته اي با آنان رضايت دهد؟و حالا از نفوذ گسترده جمهوري اسلامي در سراسر خاورميانه سخن مي گويند.
چگونه مي توان به ياوه گويي هاي وليعهد عربستان ارزش قائل شد آن هم در حاليکه امروزه همه مي دانند که پرونده سنگين مداخله سعودي ها در حادثه تروريستي 11 سپتامبر بر بالاي سرآنان قرار دارد و آنان ناچارند هرچه از سوي امريکا ديکته مي شود بگويند و استقلالي در اعلام مواضع ندارند؟ و چه بي آبرويي وننگي بالاتر از اين که پس از 50 سال دولت بلژيک نيز به دليل اشاعه افکار تروريستي از سوي عربستان، مديريت بزرگترين مسجد بروکسل را از دولت رياض بگيرد. و حتي اين اهرم فشار آن قدر قوي باشد که وليعهد عربستان بارها تاکيد نمايد که کشورش ديگر به سوي اسلام ميانه حر کت خواهد کرد در حاليکه نه چيزي به نام اسلام ميانه نه چيزي به نام اسلام افراطي داريم. اسلام اسلام است . آنچه در عربستان بوده همان ساخته و پرداخته غربي ها بوده است که روزگاري براي به قدرت ساندن سعودي ها به نام اسلام اجازه دادند در مهد اسلام با عنوان وهابيت نشو و نما شود و حالا که خود آنها نيز گرفتار تبعات آن شده اند نسخه ديگري به نام اسلام ميانه براي سعودي ها پيچيده اند که باز هم ارتباطي با اسلام ندارد. به راستي اگر اسلام واقعي اسلامي بود که وهابيت عرضه مي کرد وليعهد عربستان جرات دست بردن در آن و تعديل آن را داشت؟
اما وليعهد عربستان در بخش ديگري از سخنانش از اقتصاد قوي عربستان سخن مي گويد گويا او فراموش کرده است که بيش از 90 درصد اقتصاد کشورش وابسته به نفت است و به دليل کاهش قيمت نفت و کسري شديد بودجه و باج دهي هاي سنگين به امريکا و کشورهاي غربي ديگر ذخاير ارزي قابل توجهي براي اجرا کردن طرح ديکته شده چشم انداز 2030 ندارد.
يا اينکه گويا او فراموش کرده است که همان هايي که امروز او را کوک کرده اند که عليه ايران سخن برزبان براند زمانش که سر برسد با او چنان رفتار خواهند کرد که پيش از اين با صدام ديکتاتور معدوم عراق رفتار کردند.
اکنون بيشتر مراکز مطالعاتي از جمله انديشکده نشنال اينترست بر اساس عملکرد سه ساله وليعهد خام عربستان با قوت مطرح مي کنند که محمدبن سلمان جوان بي تجربه در امور حکومت داري و شخصي عجول در سياست خارجي است که دچار اشتباهات فراوان مي شود.
به نظر مي رسد محمدجواد ظريف وزير امور خارجه کشورمان با اگاهي کامل از شخصيت بن سلمان و بر اساس رافت اسلامي، در پاکستان گفت که ايران در صورت حمله هر کشوري به عربستان از اين کشور دفاع خواهد کرد تا او را از دايره ديکته ديگران خارج نمايد. . جمهوري اسلامي به خوبي مي داند که وليعهد عربستان از سوي امريکا و رژيم صهيونيستي کوک شده تا عليه ايران سخنان تحريک آميز بگويد و به همين علت هم وارد اين بازي نخواهد شد که ديوانه متوهمي در آن گرفتار است و چه خوب است که اين شعر حافظ به وليعهد عربستان رسانده شود که "برو اين دام بر مرغ دگر نه، که عنقا را بلند است آشيانه".
------------------------------
بن سلمان در ادامه هم ادعا کرد ايران رقيبي براي عربستان سعودي نيست، ارتش ايران بين پنج ارتش برتر جهان اسلام نيست. اقتصاد عربستان بزرگتر از اقتصاد ايران است و ايران فاصله زيادي دارد تا به سطح ما برسد.
وليعهد عربستان اين ادعاها را در حالي مطرح کرد که نخست انتظار میرود از 19 تا 22 مارس (28 اسفند تا دوم فرودین) به آمریکا برود. از سويي اين سخنان در شرايطي مطرح شده است که دونالد ترامپ رئيس جمهور امريکا، رکس تيلرسون وزير امور خارجه کابينه اش را برکنار و مايک پمپئو رئيس سيا را که مواضع ضد ايراني و ضد برجامي دارد جايگزين وي کرده است. از اين منظر به نظر مي رسد اين گزافه گويي هاي وليعهد عربستان چيزي جز نشخوار ديکته امريکايي ها نيست که بر زبان رانده است تا در ازاي اين خوش خدمتي در سفر به امريکا از او استقبال شود. دوم اينکه وليعهد عربستان در سخنان ضد ايراني خود از واژگاني عليه مقام هاي کشورمان استفاده کرده است که دقيقا مقام هاي رژيم صهيونيستي از آن واژگان براي مظلوم نمايي و سرپوش گذاشتن بر توسعه طلبي وجناياتشان بهره مي برند. هم زمان گزارش هايي منتشر شده است که هند براي اولين بار اجازه يافته است که هواپيماهايش از آسمان عربستان به مقصد تل آويو استفاده نمايند که اين به معني علني شدن گام به گام نزديکي سعودي ها به رژيم صهيونيستي است. بنابر اين چنين ادعاهايي عليه ايران در راستاي توجيه نزديکي به اسراييل است.
سوم اينکه وليعهد عربستان ادعاهاي تحريک آميزي در باره قدرت عربستان و ضعف نيروي نظامي ايران مطرح کرد که با هيچ يک از واقعيت هاسازگاري ندارد و البته جمهوري اسلامي با درک صحيح توان سياسي و نظامي اين کشور، لازم نمي بيند که پاسخگوي اين توهمات باشد. اگر عربستان قدرتمند است چرا سه سال است با وجود حمايت قدرت هاي جهاني چون امريکا وانگليس وفرانسه و دهها کشور عربي و غربي وافريقايي هنوز در يمن دست و پا مي زند و اکنون براي نجات از اين باتلاق به التماس و دريوزه گي افتاده است؟ اگر عربستان قدرتمند است چرا با وجود گسيل دهها گروه تروريستي به سوريه و حمايت مالي وتسليحاتي و همراهي با امريکا و دهها کشور ديگر نتوانست دولت بشار اسد را ساقط نمايد و در آخر هم مقام هاي اين کشور بارها اعلام کردند که اين ايران بود که نگذاشت چنين اتفاق بيفتد.
اگر عربستان قوي است چرا وليعهد عربستان براي جلب حمايت از سعودي ها، به دريوزه گي افتاده است و با باج 500 ميليارد دلاري به امريکا، 100 ميليارد دلاري به انگليس و دهها ميليارد دلاري به فرانسه و المان به دنبال وارد کردن امنيت است؟
و اگر در نگاه وليعهد عربستان ايران کشوري ضعيف است چرا پنج عضو شوراي امنيت سازمان ملل بعلاوه المان نزديک به ده سال سعي کردند ايران به توافق هسته اي با آنان رضايت دهد؟و حالا از نفوذ گسترده جمهوري اسلامي در سراسر خاورميانه سخن مي گويند.
چگونه مي توان به ياوه گويي هاي وليعهد عربستان ارزش قائل شد آن هم در حاليکه امروزه همه مي دانند که پرونده سنگين مداخله سعودي ها در حادثه تروريستي 11 سپتامبر بر بالاي سرآنان قرار دارد و آنان ناچارند هرچه از سوي امريکا ديکته مي شود بگويند و استقلالي در اعلام مواضع ندارند؟ و چه بي آبرويي وننگي بالاتر از اين که پس از 50 سال دولت بلژيک نيز به دليل اشاعه افکار تروريستي از سوي عربستان، مديريت بزرگترين مسجد بروکسل را از دولت رياض بگيرد. و حتي اين اهرم فشار آن قدر قوي باشد که وليعهد عربستان بارها تاکيد نمايد که کشورش ديگر به سوي اسلام ميانه حر کت خواهد کرد در حاليکه نه چيزي به نام اسلام ميانه نه چيزي به نام اسلام افراطي داريم. اسلام اسلام است . آنچه در عربستان بوده همان ساخته و پرداخته غربي ها بوده است که روزگاري براي به قدرت ساندن سعودي ها به نام اسلام اجازه دادند در مهد اسلام با عنوان وهابيت نشو و نما شود و حالا که خود آنها نيز گرفتار تبعات آن شده اند نسخه ديگري به نام اسلام ميانه براي سعودي ها پيچيده اند که باز هم ارتباطي با اسلام ندارد. به راستي اگر اسلام واقعي اسلامي بود که وهابيت عرضه مي کرد وليعهد عربستان جرات دست بردن در آن و تعديل آن را داشت؟
اما وليعهد عربستان در بخش ديگري از سخنانش از اقتصاد قوي عربستان سخن مي گويد گويا او فراموش کرده است که بيش از 90 درصد اقتصاد کشورش وابسته به نفت است و به دليل کاهش قيمت نفت و کسري شديد بودجه و باج دهي هاي سنگين به امريکا و کشورهاي غربي ديگر ذخاير ارزي قابل توجهي براي اجرا کردن طرح ديکته شده چشم انداز 2030 ندارد.
يا اينکه گويا او فراموش کرده است که همان هايي که امروز او را کوک کرده اند که عليه ايران سخن برزبان براند زمانش که سر برسد با او چنان رفتار خواهند کرد که پيش از اين با صدام ديکتاتور معدوم عراق رفتار کردند.
اکنون بيشتر مراکز مطالعاتي از جمله انديشکده نشنال اينترست بر اساس عملکرد سه ساله وليعهد خام عربستان با قوت مطرح مي کنند که محمدبن سلمان جوان بي تجربه در امور حکومت داري و شخصي عجول در سياست خارجي است که دچار اشتباهات فراوان مي شود.
به نظر مي رسد محمدجواد ظريف وزير امور خارجه کشورمان با اگاهي کامل از شخصيت بن سلمان و بر اساس رافت اسلامي، در پاکستان گفت که ايران در صورت حمله هر کشوري به عربستان از اين کشور دفاع خواهد کرد تا او را از دايره ديکته ديگران خارج نمايد. . جمهوري اسلامي به خوبي مي داند که وليعهد عربستان از سوي امريکا و رژيم صهيونيستي کوک شده تا عليه ايران سخنان تحريک آميز بگويد و به همين علت هم وارد اين بازي نخواهد شد که ديوانه متوهمي در آن گرفتار است و چه خوب است که اين شعر حافظ به وليعهد عربستان رسانده شود که "برو اين دام بر مرغ دگر نه، که عنقا را بلند است آشيانه".
------------------------------
رضا محمدمراد
نظر شما